واژهی محصنات در قرآن
«حصن» مکاني است که به جهت ارتفاع و بلندياش، قدرت بر دستيابي به آن نيست و «حصان» اسب ارزشمندي است که پشت آن براي سوارهاش همچون دژ محکم است و به همين دليل به آن حصان گويند. «حَصان» زن
نويسنده: عباس کوثري
«حصن» مکاني است که به جهت ارتفاع و بلندياش، قدرت بر دستيابي به آن نيست و «حصان» اسب ارزشمندي است که پشت آن براي سوارهاش همچون دژ محکم است و به همين دليل به آن حصان گويند. «حَصان» زن عفيفه است و جمع آن «حُصُن» است. جمله «اُحِصّن» به معناي تزويج است و «محصنات» به معناي زنان شوهردار است. (1) برخي آن را به معناي اسلام نيز دانستهاند و نوشتهاند در صورتي که «احصنّ» در آيه بيست و چهارم سوره نساء به فتح همزه قرائت شود، به معناي اسلام است. (2) گفتني است معناي اصلي اين واژه مصونيت و حفظ است. (3)
آيه در سياق قصه «افک» و تهمت بزرگ به يکي از همسران پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار گرفته است؛ بر اين اساس ميتوان گفت مقصود از «يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ» تهمت ناروا به زنان عفيفه است.
خداوند متعال در آيهاي ديگر پس از بيان حکم زاني و زانيه ميفرمايد: «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحَصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلاَ تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً». (5) در اين آيه نيز به قرينه سياق آيات پيشين و بيان چهار شاهد که مربوط به عمل منافي عفت است، مقصود از محصنات زنان پارسا و پاکدامن است. ترجمه آيه چنين است: کساني که زنان پاکدامن را متهم ميکنند، سپس چهار شاهد نميآورند، آنان را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد.
قرآن کريم در سوره مائده ميفرمايد: «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوْتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوْتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ». (6) مقصود از «الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوْتُوا الْكِتَابَ» زنان عفيف از اهل کتاباند؛ به دليل اينکه در مقابل محصنات از زنان مؤمن قرار گرفته که به معناي زنان بدون شوهر و عفيف است؛ زيرا اگر مقصود، زنان مؤمنِ شوهردار باشند، بر مردان ديگر حلال نيستند؛ در حاليکه قرآن فرموده است «الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ» حلال شدهاند.
برخي احتمال دادهاند مقصود از محصنات، زنان حر و آزادند؛ (7) اما از آنجا که آيه درصدد امتنان بر مسلمانان است با منحصر بودن حليت در زنان آزاد از اهل کتاب نميسازد؛ لذا ميتوان از آيه استفاده کرد زنان اهل کتاب بر مسلمانان حلالاند؛ هر چند آزاد نباشند. بدين جهت تنها گزينهاي که باقي ميماند، احصان به معناي عفت است. (8) کلمه «مُحْصِنِينَ» نيز به معناي عفيفان است، به قرينه «غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» که معنايش اين است که زناکار نباشند و دوست پنهاني و نامشروع نگيرند.
محصنات و احصنت در آياتي که ميآيد به همين معناست: «فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ». (9) «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُوحِنَا»؛ (10) و خداوند براي مؤمنان مثل زده است مريم دختر عمران را که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در آن دميديم.
برخي احتمال دادهاند مقصود، زنان عفيفهاند و جمله «إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» اعم از آن است که مردم با ازدواج، مالک شده باشد يا با خريدن کنيز؛ يعني زنان عفيفه بر شما حراماند، مگر آنکه با ازدواج يا خريدن به ملک يمين شما درآمده باشند؛ (13) ولي اين احتمال مناسب به نظر نميرسد؛ زيرا نکاح زن مسلماني که مانعي از ازدواج ندارد، جايز است، چه عفيف باشد يا غير عفيف؛ پس وجهي نخواهد داشت که بگوييم فقط زنان عفيفه حراماند مگر ملک يمين؛ ثانياً تفسير کردن «مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» به اعم از ازدواج و خريدن بردگان، خلاف ظاهر است، چنانکه منظور از «الُمحْصَنَاتُ» که تحريم شدهاند، زنان آزاد نيز نيستند؛ چون نکاح زنان آزاد جايز است؛ در نتيجه همانسان که الميزان نيز بر آن تأکيد کرده، مقصود از الُمحْصَنَاتُ زنان شوهردارند که ازدواج با آنان حرام است، خواه عفيفه باشند يا نباشند. (14)
منبعمقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
کاربردهاي محصنات در قرآن
1. زنان پاکدامن و پارسا
قرآن کريم ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظيمٌ». (4)آيه در سياق قصه «افک» و تهمت بزرگ به يکي از همسران پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار گرفته است؛ بر اين اساس ميتوان گفت مقصود از «يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ» تهمت ناروا به زنان عفيفه است.
خداوند متعال در آيهاي ديگر پس از بيان حکم زاني و زانيه ميفرمايد: «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحَصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلاَ تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً». (5) در اين آيه نيز به قرينه سياق آيات پيشين و بيان چهار شاهد که مربوط به عمل منافي عفت است، مقصود از محصنات زنان پارسا و پاکدامن است. ترجمه آيه چنين است: کساني که زنان پاکدامن را متهم ميکنند، سپس چهار شاهد نميآورند، آنان را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد.
قرآن کريم در سوره مائده ميفرمايد: «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوْتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوْتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ». (6) مقصود از «الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوْتُوا الْكِتَابَ» زنان عفيف از اهل کتاباند؛ به دليل اينکه در مقابل محصنات از زنان مؤمن قرار گرفته که به معناي زنان بدون شوهر و عفيف است؛ زيرا اگر مقصود، زنان مؤمنِ شوهردار باشند، بر مردان ديگر حلال نيستند؛ در حاليکه قرآن فرموده است «الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ» حلال شدهاند.
برخي احتمال دادهاند مقصود از محصنات، زنان حر و آزادند؛ (7) اما از آنجا که آيه درصدد امتنان بر مسلمانان است با منحصر بودن حليت در زنان آزاد از اهل کتاب نميسازد؛ لذا ميتوان از آيه استفاده کرد زنان اهل کتاب بر مسلمانان حلالاند؛ هر چند آزاد نباشند. بدين جهت تنها گزينهاي که باقي ميماند، احصان به معناي عفت است. (8) کلمه «مُحْصِنِينَ» نيز به معناي عفيفان است، به قرينه «غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» که معنايش اين است که زناکار نباشند و دوست پنهاني و نامشروع نگيرند.
محصنات و احصنت در آياتي که ميآيد به همين معناست: «فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ». (9) «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُوحِنَا»؛ (10) و خداوند براي مؤمنان مثل زده است مريم دختر عمران را که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در آن دميديم.
2. زنان شوهردار
قرآن کريم پس از بيان چهارده گروه که ازدواج با آنان حرام است ميفرمايد: «وَالُمحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَا وَرَاءَ ذلِكُمْ». (11) کلمه محصنات عطف بر «امّهات» در آيه پيشين است و مقصود از محصنات زنان شوهر دارند که با ازدواج دامن خود را پاک نگه داشتهاند. (12)برخي احتمال دادهاند مقصود، زنان عفيفهاند و جمله «إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» اعم از آن است که مردم با ازدواج، مالک شده باشد يا با خريدن کنيز؛ يعني زنان عفيفه بر شما حراماند، مگر آنکه با ازدواج يا خريدن به ملک يمين شما درآمده باشند؛ (13) ولي اين احتمال مناسب به نظر نميرسد؛ زيرا نکاح زن مسلماني که مانعي از ازدواج ندارد، جايز است، چه عفيف باشد يا غير عفيف؛ پس وجهي نخواهد داشت که بگوييم فقط زنان عفيفه حراماند مگر ملک يمين؛ ثانياً تفسير کردن «مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» به اعم از ازدواج و خريدن بردگان، خلاف ظاهر است، چنانکه منظور از «الُمحْصَنَاتُ» که تحريم شدهاند، زنان آزاد نيز نيستند؛ چون نکاح زنان آزاد جايز است؛ در نتيجه همانسان که الميزان نيز بر آن تأکيد کرده، مقصود از الُمحْصَنَاتُ زنان شوهردارند که ازدواج با آنان حرام است، خواه عفيفه باشند يا نباشند. (14)
3. زنان آزاد
يکي از معاني محصنات، زنان آزاد است. قرآن کريم ميفرمايد: «وَمَن لَم يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَا مَلَكَتْ أَيْمَانِكُم مِن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ». (15) منظور از «الْمُحْصَنَاتِ» زنان آزادند نه زنان شوهردار؛ زيرا ازدواج زن شوهردار جايز نيست؛ درحاليکه آيه شريفه فرموده است: آناني که توانايي ازدواج با زنان محصنه را ندارند، ميتوانند با زنان پاکدامن که ملک آنهاست ازدواج کنند. در ادامه آيه آمده است: «فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ». به قرينه مقابله محصنات با «مَلَكَتْ أَيْمَانِكُم» مقصود از محصنات زنان آزادند؛ زيرا مرجع ضمير جمع «أَتَيْنَ»، «فَتَيَاتِكُمُ» است که بعد از «مَا مَلَكَتْ أَيْمَانِكُم» قرار گرفته است؛ يعني اگر بردگان با ايمان مرتکب زنا شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت و آن پنجاه تازيانه است؛ زيرا حد کامل به حکم آيه شريفه «الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ» صد تازيانه است.پينوشتها:
1. احمد فيومي؛ المصباح المنير؛ ص 139.
2. فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان؛ ج 3 و 4، ص 55.
3. ابن فارس؛ معجم مقاييس اللغة؛ ج 2، ص 69.
4. نور: 23.
5. همان، 4.
6. مائده: 5.
7. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 1، ص 908.
8. سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 5، ص 205.
9. نساء: 25.
10. تحريم: 12.
11. نساء: 24.
12. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 1، ص 497.
13. محمد بن حسن طوسي؛ التبيان؛ ج 3، ص 163.
14. عبدالله جوادي آملي؛ تسنيم؛ ج 8، ص 296.
15. نساء: 25.
منبعمقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}